چه دلیلی داره بخوام تو شبکه های اجتماعی ایم که هیچکس بهش نگاهم نمی کنه چیزی بنویسم همینجا که شاید بخاطر صداقت نسبیم یه ذره تقدس داره بهترین از هرجا و هرکس دیگس ، امیدوارم به حق امام رضا ، سردار سلیمانی عزیز ، و شهدایی که امسال داشتیم ، الخصوص شهدای مظلوم صحن پیامبر اعظم حرم مطهر امام رضا علیه السلام که مثل شهدای دشت کربلا با دهان روزه شهید شدن فقط یه لحظه دست تونو بکشید رو سرم فقط همین! دلم میخواد خیلی حرف بزنم اما من کجا و شأن این عزیزان کجا ، هر چقدر که فکر کنم ، هر جور که فکر کنم فقط می تونم از خودم بگم از نواقصم... دقیقاً محرم سال پیش بود و روز اول محرم دلم خواست تمام اتفاقات اون روزو تو وبلاگ بنویسم ( وبلاگی که چن وقت قبلش حذفش کرده بودم ) یک سال هجری قمری دیگم گذشت اما من هنوز اینجام هنوز اینجام ، شاید زیارت مرقد مطهر امام رضا علیه السلام و زیارت مرقد سردار شهید سلمانی بهترین اتفاقاتی بود که برام افتاد ، امیدوارم امسال محرمو یه جوره دیگه درک کنم یه جوری که از عمق وجودم بفهممش..

یا امام حسین کمکم کن یکم برای خودم گریه کنم بیشتر از اون چیزی که تصور کنم عیب دارم شما که تجلی کمال پرودگار هستید به حق ستار العیوبی پروردگار تکه های شکسته وجودمو دوباره بهم وصل کنید و منو ب آرزوهای دیرینه م برسونید شما بدون حرف متوجه من هستید پس ای بنده برگزیده پروردگار ای سرور منِ ، ب منه پر از حماقت کمک کنید 

یا صاحب الزمان