فکر می کردم حس خاصی بهم دست بده یا خیلی خوشحال باشم اما واقعاً هیچ احساس ندارم و نداشتم فقط روزی که مشخص شد تمام درسامو پاس کردم یا بهتره بگم قبول شدم خوشحال شدم از اینکه خدایی نکرده مجبور نیستم یه ترم دیگه هم علاف بشم که بشه ده ترمه و عرق شرم بیشتر از این روی پیشونیم بیشینه! هرچند شاید اگه بیشتر به فکر می بودم زودتر تموم می شد اما واقعاً اونقدارا هم خودمو مقصر نمی دونم ! بعد از این همه بالا و پایین و تا مرز انصراف رفتن تموم شدم با وجود اینکه خیلی درگیر میهمانی بودم ، خیلی وقتا درس گیرم نمی یومد و مجبور بودم کم بر دارم و یک ترم هم مرخصی گرفتم خیلی هم دیر تر از بقیه تموم نشدم. هنوز نرفتم دنبال کارهای فارغ‌التحصیلی ، واقعاً حوصله این همه راهو رفتن ندارم که بیشتر از ۸۰۰ کیلومتر راهو برم فقط برای چندتا واحد و گرفتن پروندم شابد اون سال باید می موندم و می رفتم نباید الکی برمی‌گرشتم که بعدش هم انقدر بد بهم بگذره ، اونجا 
کسی هم نیست که به اون بسپرم . به هرحال امیدوارم دیگه هیچ مشکلی پیش نیاد و بتونم فارغ‌التحصیل بشم .
تقریباً سی روز پیش انگشتمو بریدم و رفتم برای اینکه بخیش کنم که درمانگاه نزدیک خونمون پرستار بی تربیتش گفت باید بخیه بشه منم دست تنهام وقت ندارم بخوام انگشت تورو بخیه کنم  یا ۴۰ ، ۵۰ دقیقه صبر کن یا پاشو برو درمانگاه دیگه که یکم پایین تره. رفتم اونجا دکتر گفت برو بیمارستان رفتم بیمارستان و بهم گفتن که تاندون انگشت تو بریدی!!! در کمال ناباوری یه بریدگی به ظاهر ساده باعث شد برم اتاق عمل و تقریباً چهار روز تو بیمارستان بستری بشم! و تا الان درگیرشم یعنی یه چیزی حدود یک ماه ! فقط خدا کنه همه چی درست شده باشه و انگشت بیچاره من و خودم به وضعیت عادی مون برگردیم! نمی دونم این انگشتم چه کاره بدی انجام داده بود که اینطوری شد ، یادم نمیاد که به کسی انگشت وسط نشون داده باشم:/ 
اها در مورد اون آقای پرستار بی تربیت به قول حافظ ( البته نمی دونم ربطی داشته باشه یا نه) غمگین نشاید بود از طعن حسود ای دل *** شاید که چو وا بینی خیر تو در این باشد ! شاید اگه نمی رفتم اون درمانگاه و انگشتم فقط یه بخیه ساده می شد الان بیشتر درگیر بودم ، بازم خدارو شکر فقط خدا کنه درست شده باشه ، فردا قراره برم پین توی انگشتمو در بیارم :) 
در مورد ناراحتی هام حرف نمی زنم ، بزار این یکی مطلب خوبی باشه و توش هیچ چیز نا امید کننده ای نباشه ، زیادی از فقط استفاده کردم اما یه باره دیگه هم بگم فقط کاش من هم به قول آنا گاوالدا کسی را داشتم که جایی منتظرم باشد!!