۲ مطلب در دی ۱۴۰۰ ثبت شده است

کمی نیاز به تفکر دارم!( شاید کمی بیشتر از کمی)

به یکی از هم دانشگاهی هایم ( جنس مخالف ) که مدیر گروه ، گروه دانشجوی و یک جورایی دوستانه بود پیام دادم ، چرا از گروه حذف شده ام ؟ می خواهم علتش را بدانم و او جواب: داد از فلانی بپرسید! و جوری رفتار کرد که انگار رئیس جمهور فلان کشور کذایی است ؛ در آخر هم گفت : لینک( پیوند ) را می دهم از فلانی بپرس! من هم در جواب گفتم : نیازی نیست ، چون برام مهم نیست. و مسدودش کردم ! گاهی انسان ها آنقدر کوته بین هستند که اگر مدیر یک گروه دانشجویی شوند از خود بی خود می شوند گاهی هم کسی کل دنیا را به گوشه چشمی می بخشد ؛ نمی گویم ناراحت نشدم ، شاید می توانستم درخواستم را بهتر مطرح کنم اما این را پای بچه گیی یشان می گزارم :/  

  • «پرنده»
  • شنبه ۲۵ دی ۰۰

گمشده ام

نمی دانم باید از کجا برم؟ به چه خیره شوم؟ من ،اگر بتوانم من را تصور کنم،  در خودم گم شده ام ؛ خواستم خاطر ای از سفرم بنویسم اینکه روز شهادت فاطمه زهرا (س) آنجا بودام اما افسوس که در ابتدای راه مانده ام و همین ها هم تکرار مکررات است ، پس به تصویری بسنده می کنم. شاید از حرمت یه نگاه بتوانم خودم را پیدا کنم...
  • «پرنده»
  • شنبه ۲۵ دی ۰۰
از این آوارگی خستم از این تعقیب خوشبختی / نمی تونم خودم باشم دَرا رو ، رو دلم بستی....
اینجا اغلب از چیزهایی که اذیتم می کنند می نویسم!